سلطان تنهایی

تنهایی با ت شروع می شود … با هیچ چیز تمام نمی شود !

چه کسی گفته که من تنهایم ؟
من ، سکـوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم …
بگذار تنهایی از حسودی بمیرد !

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:56 توسط حامد| |

دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:54 توسط حامد| |

“من” یک نقطه دارد ؛ من تنها هستم !
“تو” دو نقطه دارد پس تنها نیستی !!!

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:54 توسط حامد| |

تنهایی یعنی وقتی‌ پرستار گفت : همراه بیمار … ولی کسی‌ نبود جواب بده !
آهسته گفتم : ببخشید کسی‌ همراه من نیست …
من تنهـــــــــــام

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:53 توسط حامد| |

تــــنـــهـــا بودم که یکی تنهاترم گذاشت و رفت !

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:52 توسط حامد| |

چرا میگویند “ها” علامت جمع است درحالی که وقتی آنرا با “تن” جمع میکنی … ؟ً!؟!؟!؟!

نوشته شده در پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:51 توسط حامد| |

تنهایی قشنگتریـن و بی منت ترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری …

نوشته شده در شنبه 4 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 10:37 توسط حامد| |

بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …

نوشته شده در شنبه 4 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 10:34 توسط حامد| |

سرد است …
نیمکتی تنها در پارک نشسته است ، من تنها بر نیمکت و تو تنها در من …
میبینی ؟ چه در همیم و تنها ؟

نوشته شده در شنبه 4 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 10:33 توسط حامد| |

تنهایی یعنی انقدر کسی بغلمون نکرد که خودمون زدیم بقل !!!

نوشته شده در شنبه 4 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 10:32 توسط حامد| |

تنهـایی یعـنی هیچ وقــت کسی نباشه اشکات رو پاک کنه…
تنهـایی یعـنی تو جاده بدون مقصـد…
تنهـایی یعـنی ندیدن روزهای خوب…
تنهـایی یعـنی نداشـتن سنــگ صـبور…
تنهـایی یعـنی جشـن تولد با قـرص خواب…
تنهـایی یعـنی سـر سـفره عـید تنهـای تنهـا

نوشته شده در جمعه 3 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:13 توسط حامد| |

ترجیح می دهم تنها باشم و با وقار ،
تا این که در رابطه ای باشم که به خاطرش لازم باشد عزت نفسم را قربانی کنم !

نوشته شده در جمعه 3 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:12 توسط حامد| |

تنهایی را دوست دارم …
بی دعوت می آید ، بی منت می ماند ، بی خبر نمیرود …

نوشته شده در جمعه 3 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:11 توسط حامد| |

تنهــا نیستم
ولی میان این همه شلوغی،
باز هم احساس تنهایـــی میکنم
و این است درد مـــن . . .

نوشته شده در جمعه 3 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:8 توسط حامد| |

تا بوده، همین بوده:


همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که

 

هست!


بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون …

 

اره دیگه اینم یه نوع زندگیه......

نوشته شده در جمعه 3 مرداد 1393برچسب:تنهایی,سلطان تنهایی,ساعت 17:7 توسط حامد| |


Power By: LoxBlog.Com